نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۴۶ مطلب با موضوع «2. جوان :: 1.1رمان و داستان بلند» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۳۱ ب.ظ

کمی دیرتر

 

 

 

با رمان کمی دیرتر دید دیگری به انتظار داشته باشیم

با رمان کمی دیرتر دید دیگری به انتظار داشته باشیم

 

 

دوست دارم این کتاب را به همه بدهم بخوانند حتی به خود نویسنده. دوباره بخواند شاید متوجه شود و کتاب­ های نیستان را این قدر گران نکنند.

خلاصه کتاب:
جشن نیمه شعبان بود شرکت‌کنندگان و همه با هم فریاد «آقا بیا» سر داده بودند، در آن میان جوانی با صدای بلند می‌گفت: آقا نیا، آقا نیا، جشن، جشنی بود که خیلی از آقایان کله گنده و صاحب منصب و دانشمند حضور داشتند هر کدام از آقایان به شکلی آن جوان را مورد سرزنش قرار دادند اما در اتفاقی غیر منتظره هر کدام امتحان شدند که آن طوری که ادعا می‌کنند برای ظهور، آیا حقیقتا آمادگی اطاعت و یاری امامشان را دارند یا نه؟

برشی از کتاب(۱):
اسد با قاطعیتی که تعارف نبودن کلامش را برساند می گوید:
-نه مزاحم نمیشیم.
باید یک پیغام در مورد ظهور حضرت بدهم و رفع زحمت کنم!

ابوماجد, کنجکاو و متعجب می پرسد:
-پیغام؟ ظهور؟ حضرت؟
اسد می گوید:
-برای این که آقا ظهور کنن, باید تعداد یارانشون به حدّ نصاب برسه.
حضور شما برای این منظور الزامیه.
رنگ چهره ی ابوماجد به وضوح تغییر می کند. با لکنت می پرسد:
-یعنی الان؟!
و این را با چنان غلظتی ادا می کند که بوی محال از آن به مشام می رسد.
اسد تایید می کند:
-بله. همین الان.
هر یک روز دیرتر به حدّ نصاب برسه, ظهور به تعویق می افته.
ابوماجد می گوید:
-نه. صلاح نیست. الان که اصلا صلاح نیست.
اسد, حیرت مرا هم به تعحب خودش ضمیمه می کند:
-صلاح نیست؟! یعنی چی صلاح نیست؟!
ابوماجد توضیح می دهد:
-یعنی به صلاح من نیست.
باید فرصت تمدید بشه.
من احتیاج به فرصت دارم. که جبران مافات کنم.
که دو قدم برای رضای حضرت بردارم.
که دو تا تیر به طرف اسرائیل غاصب بندازم.
ما تو این سال ها اصلا فرصت نکردیم که با اسرائیل بجنگیم,
از بس معیشت سخت بود.
یعنی گذران زندگی.
مجبور بودیم واسه یه لقمه نون و یه لیوان ماءالشعیر, برچسب هر کس و ناکسی رو روی بازومون بچسبونیم و زیر عَلَمِش سینه بزنیم …

پوستر کتاب را از اینجا دانلود کنید

 

نقد رمان کمی دیرتر : یک آسیب شناسی دینی، یک مهم فراموش شده

نقد رمان کمی دیرتر نوشته ی سیدمهدی شجاعی 
شجاعی نویسنده مشهوری است که همه اغلب با کشتی پهلو گرفته و یا کتاب آفتاب در حجاب به جرگه ی خوانندگان مشتاق او می پیوندند.

کتاب هایی از تاریخ اهل بیت که همراهی با نثر ادبی و هنری باعث می‌شود که لذت تاریخ خوانی در مذاق انسان بنشیند.

حتی در داستان کوتاه هم می‌توانید او را صاحب سبک بدانید.
 اما رمان های سید، کمی جنجال برانگیز است.
آن زیبایی قلم و تسلط را در رمان هایش نمی‌توان انتظار داشت.
 محتوا محور بودن مشخصه بارز رمان های  اوست.


۱٫ کمی دیرتر یک آسیب شناسی دینی است.

۲٫ یکی از دغدغه های اصلی مذهبی ما، یک جریان سنگین که با بی‌توجهی تبدیل به یک اتفاق ساده و دور شده است.
ایشان در غالب رمان تلاش می‌کند تا آن را به عنوان یک مهم فراموش شده آسیب شناسی کند.

۳٫  شخصیت جوانی که حقیقت جو است و دلش تغییر دنیا را می‌خواهد مواجه می شود با عام و خاصی که ادعا می‌کنند اما حرکت نمی کنند.


جوان داستان یک یک افراد را به یاری می طلبد و با توجه به جواب هایشان نشان می دهد که:
بین حرف تا عمل هایشان چقدر فاصله است.
این یک روند نامطلوب در زندگی ما از ۱۱۸۳ سال پیش است؛ 
روندی که ما را به ظهور امام زمان نمی رساند و نتیجه ای جز غربت برای ایشان نمی آورد.


خواندن کتاب برای بعضی امیدوار کننده و برای عده‌ای سخت است اما خواندنش خالی از لطف نیست…

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۳۱
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۴ ب.ظ

شب و قلندر

شب و قلندر

شب و قلندر

 




📚شب و قلندر
نویسنده:منیژه آرمین

درباره کتاب:
قصه جذاب این کتاب،قصه پستی و بلندی های زندگی یک ادم خارق العاده است که میخواهد مثل همه نباشد،دلش تفاوت میخواهد.

خلاصه کتاب:
یک جوانمرد قهرمان پس از سفرهای سختی معشوقه گم شده خود را می ­یابد اما یافتن معشوقه­ اش او را از عشق­ های دیگر منصرف نمی­ کند او به دنبال حق و حقیقت و برقراری عدالت در سرزمین خود است به همین سبب تا پای جان از پای نمی­ نشیند.
قهرمان های واقعی، عاشقان واقعی هم هستند. جوانمردی و عشق شیرین را باهم در این کتاب بخوانید.



🧀برشی از کتاب:
صدایی در فضا پیچیدکه :
باایست!اینجا بهشت موعود است.اینک بوی گلهای بهشتی راحس میکنی؟
اری!
هم اکنون به تو اجازه میدهم که برگردی و به زندگی معمولی خود مشغول شوی زیرا اینک ازمایشی بس دشوار داری.
پس باید به یکی از سه کار که به تو پیشنهاد میشود،انحام دهی .یاباید خود را به چاه افکنی،یا خود را در اتش بسوزانی،و یا با تپانچه ای به سر خود شلیک کنی.
مرگ با تپانچه را انتخاب کرد
فیروز میدانست بعداز شلیک تپانچه بدون گلوله  به،تالار خواهد رفت و غرق تکریم و تمجید خواهد شد
اما تپانچه این بار..

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۴
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ ق.ظ

آسمان شیشه ای نیست

 

 

 

آسمان شیشه ای نیست: حکایت شک و تردید جوانی که بین دو راهی است، حواسمان به خودمان نباشد...ترک می خوریم؛ هر چند که با اشتباهمان آسمان ترک نمی خورد...آسمان همیشه صاف است.

درباره کتاب:

آسمان آسمان است؛ صاف و سالم. چه برای پسر داستان چه برای دختران داستان؛ آنها اگر حواسشان به خودشان نباشد...ترک می خورند؛ هر چند که با اشتباهشان آسمان ترک نمی خورد...آسمان همیشه صاف است.

بعضی رمان ها را نمیتوان فقط برای تفریح و وقت گذرانی خواند...
باید روی جمله جمله اش تفکر کرد
آسمان شیشه ای نیست  از همین قبیل است

 

 

آسمان شیشه ای نیست: حکایت شک و تردید جوانی که بین دو راهی است، حواسمان به خودمان نباشد…ترک می خوریم؛ هر چند که با اشتباهمان آسمان ترک نمی خورد…آسمان همیشه صاف است.

خلاصه کتاب:

«آسمان شیشه‌ای نیست»، نوشته مرتضی انصاری‌زاده، روایتی است از سرگشتگی جوانی دانشجو به نام حامد، که از مشهد برای ادامه تحصیل به تهران آمده است.

او در این محیط، دچار سرگشتگی می‌شود؛ سرگشتگی میان آنچه با آن بزرگ شده و با آن خو گرفته و آنچه امروز می‌بیند و به سمت آن کشیده می‌شود. سرگشتگی میان راه‌هایی که هیچ یک به طور کامل موجب رضایتش نمی‌شوند.

حامد دانشجوی علوم اجتماعی است و در خوابگاه زندگی می کند. به خانه خاله‌اش در تهران رفت و آمد دارد و از قدیم عشقی نگفته به دخترخاله‌اش، مریم دارد. آنچه باعث می‌شود ملغمه افکارش شلوغ‌تر شود، علاقه به یکی از همکلاسی‌هایش به نام سارا است. دختری متفاوت با مریم.

 

برشی از کتاب:

نمی دانست چرا همیشه زن های روبرو و طرف دیگر ایستگاه به نظرش زیباتر می آمدند. شاید به این خاطر که دست نیافتنی تر بودند. اگه کسی به مریم نگاه کنه  و این جوری فکر کنه ناراحت نمیشی؟
 از ترس اینکه مرد دیگری در مریم حتی به اندازه  یک نگاه شریک شود ؛ نگاهش را قطع کرد ولی ذهنش باز هم دست از سر او برنداشت.

یعنی اگر مریم نبود ، حق داشتی به هر زنی که خواستی نگاه کنی ؟ص
13


 

گاهی قبل از نماز از خودش می پرسید که چرا نماز می خواند ؟و با وجود این همه شک و تردید ، آن را حداقل برای مدتی کنار نمی گذارد ؟ و همیشه با مطرح شدن این سوال نوار جواب های آماده و تکراری به ذهنش می رسید :«تا پایت در یک طرف جوی محکم نشده ،پای دیگرت را بر ندار . چقدر نماز نخواندن بهت کمک می کند ؟ میشه همه شک ها رو با این روش برطرف کرد ؟ چرا در چنین مواقعی فقط کنار گذاشتن دین به ذهن افراد میرسه ؟ و به طرف دیگر فکر نمی‌کنند که مثلا برای مدتی کارهایی که شک هایشان را دامن می زند انجام ندهند؟... ص120

 

عکس نوشته های کتاب آسمان شیشه ای نیست

عکس نوشته آسمان شیشه ای نیست

عکس نوشته های کتاب آسمان شیشه ای نیست

عکس نوشته های کتاب آسمان شیشه ای نیست نوشته ی مرتضی انصاری زاده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۴۸
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۲۲ ق.ظ

از کدام سو


 

از کدام سو داستانی است کوتاه اما مفید که نوجوان با خواندنش،پاسخ بسیاری از سوال های ذهنش را می گیرد.
نویسنده توانسته با مخاطب برقرار کند؛ با توصیفات و قلمش،حس را به خواننده انتقال داده و خواننده خودرا کامل جای شخصیت داستان دانسته و موقعیت آن را به خوبی درک می کند.
شروع هرفصلی کمی مبهم است و حتی شاید خواننده مجبور باشد متن را چند باربخواند تا فهمد فهم از زبان کدام شخصیت است.
البته به نظر من این یک ویژگی خوب است،زیرا مخاطب لذت خواندن را می چشد و برای خواندن ادامه داستان سرکش و کنجکاوتر می شود!
رفتارهای شخصیت ها عینه واقعیت است و مخاطب خیلی زود با آن ها اخت می شود و آن ها را درک می کند.
از این که نویسنده خیلی رک و عامیانه گفت و گو های شخصیت ها را نوشته لذت می برم!
فضای گنگ و توصیف آشفتگی های "جواد" خواننده  را غرق در فضای کتاب و وادار به فکر می کند!
به این فکر که از کجا برود تا لذت های حرام نشود!

 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

 

 

 

برای دانلود با کیفیت بنر کتاب "از کدام سو" روی عکس کلیک کنید.

 

👉👆👉 خلاصه کتاب از_کدام_سو 👈👇👈


💠📚 جواد پسری دبیرستانی است و دور از هر قید و بندی همراه با دوستانش بیشترین لذتشان شکستن حد و حدودهاست..
🌀فرید که بزرگ تر جمعشان بود با سکته ی قلبی در اوج آرزوهایش جان می‌دهد و جواد و بقیه را در بهت و ترس فرو می برد😱
آن ها که لذت هایشان دچار خدشه شده است و سوال های زیادی از دنیا و داشته ها و نداشته ها ، برایشان پیش آمده .
خلاصه با هم درگیر می شوند و در این میان بدترین و رنج آورترین لحظات می شود سهم جواد قصه ما...
✅✅✅ و حالا جوادِ درمانده مواجه می شود با معاون مدرسه...
همراه شوید با جواد قصه ی ما،تا لحظاتی شیرین را تجربه کنید

 

 

دانلود کلیپ از نمکتاب آپارات

 

✂️ برشی از کتاب ✂️

از کدام سو بروم.
مگر دیونه ام که برای خود دغدغه میخرم
پشت می کنم به این دوراهی و راه خودم را می روم بدون دغدغه.
اما انگار با این انتخابم یک راه را از میان براداشته شد
انگار که در چهارسو فقط همین دوراهی است
اگر راهی را انتخاب کنم یکی از این دو است.
دوباره بر می گردم برسر دوراهی
نمی خوام بدون فکر راهی را انتخاب کنم
که انتهایش را نمی دانم فکر می کنم ; ازکدام_سو بروم ...

عهدمانا
ازکدام_سو
نرجس_شکوریان_فرد

 

پوستر کتاب از کدام سو را از اینجا دانلود کنید


ارسال به سراسر کشور  

 

۱۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۲۲
نمکتاب ...
جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۲۸ ق.ظ

رویای نیمه شب



 

رمان عاشقانه ی متفاوتی که همه دوستش دارند: رویای نیمه شب

رمان عاشقانه ی متفاوتی که همه دوستش دارند: رویای نیمه شب

معرفی: اگر میخواهی از ته دل ذوق کنی ، اگر میخواهی هی با خودت تکرار کنی چه محشر بود ، چه محشر بود ،اگر میخواهی لب هات تا بناگوش باز بشه. اگر میخواهی بفهمی یه رمان عالی یعنی چی؟ اگر میخواهی یه عشق زیبارو ببینی این کتاب رو بخون

مقام رهبری خطاب به مظفر سالاری نویسنده این کتاب فرمودند:
این کتاب را خوانده ام.
خیلی خوب بود.
مستند بود.
در واقع شما یک واقعه حقیقی را باز کردید، و شکل رمان به آن دادید.
خیلی خوب بود.

 

خلاصه کتاب:
همه از زیبایی ظاهر و پاکی سیرت هاشم خبر دارند. پسری اهل_سنت که در دکان طلافروشی پدربزرگش، جواهر و زینت آلات می سازد.
هاشم اما رازی بزرگ در سینه دارد. ریحانه. دختر ابوراجح حمامی شیعه. خودش هم می داند ازدواج یک پسر اهل سنت با دختری شیعه غیرممکن است. از سوی دیگر خبر دارد ریحانه می خواهد به همین زودی ازدواج کند. قنواء دختر حاکم حله نیز پایش به ماجرا باز می شود و مشکلات را دوچندان می کند.
حالا هاشم میان این همه مشکل باید تصمیمات اساسی خودش را بگیرد. تصمیمی که با ضرب و شتم ابوراجح و خبر اعدامش رنگ و بوی خون و مرگ می گیرد.
رؤیای نیمه شب، در کنار مسئله  تقریب مذاهب و جذابیت های داستانی، مسئله مهم تری را طرح می کند؛ #امام_زمان و رابطه ایشان با شیعیان و  باورمندان به ایشان. که بدون شعارزدگی و توهین به عقاید متفاوت به خوبی شکل گرفته است و  مخاطب را با مفاهیم عمیقی آشنا می کند…..

بریده ای از کتاب(۱):
بیچاره قنوا که گمان می کند شما می توایند شوهر خوبی برایش باشید . بیچاره من که هیچ امیدی به زندگی ندارم . به کسی علاقه دارم که دست نیافتنی است ، قنوا که خواستگاران فراوانی دارد و سرانجام با یکی مانند خودش ازدواج خواهد کرد . امینه روی صندوق نشست و با پشت دست اشکش را پاک کرد . داستان عجیبی است . ریحانه به دیگری علاقه دارد ، شما به او ، قنوا به شما ، پسر وزیر به او ، من به پسر وزیر ، و این رشته سر دراز دارد . (ص ۹۵)

 

نقد رمان رویای نیمه شب : رمانی که هرکس خوانده مجذوبش شده و به دیگران به عنوان اولین رمان معرفی می کند.

نقد رمان رویای نیمه شب ، نویسنده: مظفر سالاری
خواب های شیرین و راست، گاهی نمایه ای برای شروع فصلی زیبا در زندگی می شوند .

می گویند رویایی که در نیمه سوم خواب، یعنی چیزی نزدیک سحر ببینی، صادقانه است؛ یعنی راست است و واقع می شود.
این رویای نیمه شب ، از همان دست خواب هایی ست که فقط گاه گاهی برای خیلی خواص رخ می دهد که نوش جانشان.
به قول عربها: هنیئا لک.

داستان ریحانه ی شیعه و هاشم سنی است.
دختر و پسری که از کودکی با هم بزرگ می شوند.
دختر پدری حمامی دارد و پسر پدری طلافروش.

زمان بینشان فاصله می اندازد و حالا هردو جوان شده اند . یکی پر حیا و خواستنی، دیگری خوش قد و قامت و زیبا؛
طوری که قنواء دختر حاکم خواهان به دست آوردن او می شود و چه تلاش هایی هم که نمی کند.
هاشم خواهان ریحانه است و می افتد به رسیدن و فهمیدن.

و ریحانه که دلش پیش هاشم است اما اهل ارتباط نیست، دعا می کند که زندگی اش کنار ریل هاشم قرار بگیرد.

داستان این رمان هم پر اتفاق است و هم پر مطلب:
– چه می شود که هاشم سنی سراغ اهل شیعه می رود؟
– حاکم چرا شیعیان را شکنجه می کند؟
– شیعیان چه برنامه ای برای رهایی دارند؟
– شیعیان و اهل تسنن با هم چگونه اند و سر آخر…

عشق ریحانه و هاشم هم اگرچه اصل داستان است؛
اما اگر هاشم دنبال حق نمی رفت،
اگر که نمی خواست خوشبختی را در آغوش بگیرد،
اگر ریحانه مثل قنواء تن به هرزگی و لذت می داد، شاید هیچ وقت این کتاب نوشته نمی شد.
اما داستان ها از استثناها متولد می شوند.

رویای نیمه شب، شاید یکی از رمان هایی ست که هرکس خوانده مجذوبش شده و به دیگران به عنوان اولین رمان معرفی اش کرده.

آن را از دست ندهید.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۲۸
نمکتاب ...
جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۱۶ ق.ظ

سال های بنفش

رمانی پرکشش و پرماجرا: سالهای بنفش

رمانی پرکشش و پرماجرا: سالهای بنفش



درباره کتاب:
وقتی دوستی این کتاب را با ذوق معرفی کرد خیلی توجه نکردم، بعد که دوباره پافشاری کرد شروع به خواندن کتاب کردم.
5صفحه  اولش به این فکر میکردم که حیف وقتم!
اما وقتی عشق علی و شیرین شکل گرفت دیگر نتوانستم از کتاب دل بکنم.
شما هم عجله نکنید در قضاوت، عجیب پرکشش و پرماجراست این کتاب...!!!

خلاصه کتاب :
زندگانی یک پسر روستایی است که با آمدن یک روحانی تبعیدی به نام سید رسول به ده آنها مسیر زندگی اش عوض شده و جوانی انقلابی می‌شود.برای ادامه تحصیل به شهر می‌رود آنجا هم فعالیت انقلابی دارد تا ساواک دستگیرش می‌کند و زندانی می‌شود.در شکنجه های ساواک از او می‌خواهند که محل اختفای سید رسول را لو بدهد اما او مقاومت میکند.دست آخر سید رسول با نامی جعلی دست گیر می‌کنند.یکی از زندانیان هویت واقعی اش را فاش می‌کند و سید رسول را اعدام می‌کنند


برشی از کتاب:
دختر سرش پایین بود . استاد کاشفی لبخندی به من زد و از اتاق بیرن رفت .در بد مخمصه ای گرفتار شده بودم دلم می‌خواست خودم را از این فضای گرفته ای که بر دلم سنگینی می‌کرد خلاص کنم . هنوز تنم داغ تماس آن دستها بود و احساس شرم و گناه رهایم نمی کرد . فکرمی‌کردم پیدا کردن عضو جدید ، سفارش سید رسول و ملکی است اما دختری که روبه رویم نشسته بود با آن ناخن های بلند لاک زده بیشتر به درد کمونیستها می‌خورد تا نیرو های مذهبی .....                  ص136

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۱۶
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ق.ظ

تاب طناب داااااااار


 


************
تاریخ دوباره تکرار میشود ...
غافل شوی شکست را  مجدد تجربه خواهی کرد...
رمانی در مورد وقایع ۸۸ ،کاملا مستند و با تحقیق فراوان📚

برشی_از_کتاب ✂️

با عجله ای که برای فهمیدن داشتم ،
سر جمع با ترافیک یک ربعه داخل کوچه پزشکی قانونی بودم
حواس پرتی ام به حدی بود که حتی کیوسک نگهبانی را هم ندیدم چه برسد به خود نگاهبان
از غر و نق  های نگهبان که خلاص شدم موتور را بردم توی کوچه معراج
کوچه بغلی پزشکی قانونی
اولین بار بود بی هیاهو می دیدمش
توی دلم خالی شد ....
#تاب_طناب_دار 

پوستر کتاب تاب طناب دار را از اینجا دانلود کنید.

 

نقد کتاب تاب طناب دار: وجود شخصیت پردازی های آرام و عمیق با خوانش افکار و همراهی روحیات آن ها، تسلط به اتفاقات و روال زندگی انسان ها، فضاسازی درست و شکیل و تسلط به وقایع آن تکه تاریخ و معما گونه در آوردن رمان از نقاط قوت آن است.

نقد کتاب تاب طناب دار ، نویسنده: مهدی پناهیان

اولین بار نیست که کسی، قلمش را، داستانش را، هنرش را، بر روی کاغذ می آورد برای بیان گوشه ای از تاریخ کشورش.
اولین بار هم نیست که کسی اولین رمانش را با برگی از تاریخ می نگارد و حقایق را با ظرافت و دقت همراه می کند تا نسل امروز و فرداها بدانند .

اما قطعا این کتاب اولین کار مهدی پناهیان است که قوت و موضوع بی نظیری دارد و البته نویسنده شجاعتی به خرج داده است که در این زمان و با این هجمه زیاد فضای مجازی، موضوعی را به نگارش در می آورد که با چاپ آن تیرهای فراوان سمتش پرتاپ می شود.

داستان چند بعدی کتاب چه از لحاظ شخصیت ها و چه از نظر وقایع با قلم و ذهن نویسنده چنان خوب بر ورق ها نشسته است که:
خواننده مطمئن می شود با یک نویسنده و یک خبرنگار در صحنه، یا حتی یک فراری از زندان اشرف یا شاید هم با یک جوان دانشجوی بازی خورده طرف است.
نگاهی که از کنه وجود سمانه، از مجتبی، از واقعیت فتنه، از اردوگاه اشرف، از طراحی چند تکه ای چشم آبی ها در داستان وجود دارد این را به خواننده القاء می کنند.

وجود شخصیت پردازی های آرام و عمیق با خوانش افکار و همراهی روحیات آن ها، تسلط به اتفاقات و روال زندگی آن ها در طول داستان، فضاسازی درست و شکیل و تسلط به وقایع آن تکه تاریخ و معما گونه در آوردن رمان که تا آخرین صفحه باقی می ماند
همه نقاط قوتی است که در کنار نقطه اوج ها ی زنده به چشم می خورد.

هر چند فضای مجازی امروز جوانان ما را ترغیب می کند به ندانستن درست و قایع و نخواندن آنها
و حقایق را به صورت گزینشی و برشی و گاها به دروغ در اختیار مردم می گذارد اما باید به همت و شجاعت این نویسنده جوان آفرین گفت و منتظر آثار دیگر از او بود.

بهر حال کتاب داستان پسری دانشجو است بنام مجتبی که فریب دوستان تشکیلاتی اش به نام سهرابی و آتوسا را می خورد و برای نشان دادن فضای بد کشور در دانشگاه نمایشگاهی درست می کند تا انتخابات را به سمتی سبزگونه ببرد.

سهرابی و آتوسا نماینده های منافقین در ایران هستند که توانسته اند تشکیلات خوبی از ناراضی ها راه بیندازند.آتوسا خودش داستانی جدا دارد از نحوه و علت پیوستنش به منافقین و با آموزش و برنامه دقیق جلو می رود.
در این میان متین و مصطفی بچه های بسیج دانشگاه مورد اتهام قرار می گیرند و در جریان فتنه ۸۸ مجتبی متوجه اشتباهش می شود که قبل از آنکه متین را متوجه کند با تیر آتوسا کشته می شود….

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۵۷ ق.ظ

آقای سلیمان می شود من بخوابم


آقای سلیمان می شود من بخوابم / سید محمدرضا واحدی / عهد مانا

انتشار نهمین چاپ رمان پرفروش
❤️آقای سلیمان می‌شود من بخوابم❤️
نوشته سیدمحمدرضا واحدی

در #عهد_مانا


در مورد کتاب
باید کاری بکنی تا بتوانی دنیا را به کام خودت بسازی. پسر ارمنی عاشق می شود و می خواهد؛ اما دختر نه! یکی دنیایش را می سازد و یکی می سوزاند....


خلاصه کتاب...

 

این رمان روایتگر زندگی دختری به نام نغمه است که نسبت به همسایه که هم دانشکده ای اش هم است علاقه پیدا می کند.روبیک هم او را دوست دارد اما با این تفاوت که او ارمنی است...

 

روبیک دانشجوی ادبیات است و شعرهای زیبایی را برای نغمه ایمیل می کند...

روز به روز گرمای این عشق در آن ها شعله ورتر می گردد تا اینکه...

نغمه نامه ای دریافت می کند که در آن روبیک برای مدتی یا برای همیشه از نغمه خداحافظی کرده و به مونیخ رفته است...

تردید در این که نکند عشق او به نغمه مسلمانش کند و به خاطر او مسلمان شود...

 

✂️برشی از کتاب📝
چه می توانستم بکنم که دوباره به بازی شطرنجی دعوتم کرده بودی که خودت پای آن حضور نداشتی. رفته بودی تا از دور، شاهد کیش شدنم باشی. من که گفته بودم با نبودنت کیش می شوم و با بودنت مات... نگفته بودم؟
گفته بودم که عاشق این مات شدنم. پس همیشه باش... نگفته بودم؟

 

نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم : داستانی از تحول دو جوان و نقدی به وضعیت جامعه

نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم ، نویسنده سید محمد رضا واحدی

کمترین نقش این رمان برای «آقای سلیمان» است.
نقش های اصلی داستان عبارتند از :
دختری به نام نغمه که خودش، روحش، حرف هایش، زندگی و تحولات چپکی و راستکی اش محور این رمان هستند و پسری به نام روبیک که ارمنی مذهب است.

روبیکِ عاشق:
می نوازد، می نویسد، شعر می گوید و البته سالی یک بار هم زیر دیگ شله زرد اربعین را روشن می کند.
روبیک آداب دان است.
 یک سال و نیم هجرت می کند تا بفهمد فرق دین مسیح و دین محمد (صل الله علیه و آله وسلم) در چیست.
جلو می رود و زندگی اش را جلو می کشششششششد تا مسلمان شدن؛ و در این زمان یک سال و نیم:
نغمه، عقب می کشد تا معترض شدن و قید مسلمان بودن را زدن…

کلاً کتاب خوبی است.
برای ۱۶ سال به بالا مقبول می افتد.
استقبال دانش آموزان و دانشجویان هم خوب بوده که به چاپ هفتم رسیده.

به هر حال کتاب فرعیات خوبی هم داشت.
نقد کوتاهی به فضای دانشگاهی و حوزوی داشته است.
نگاهی به:
روحیات جوان ها،
عناصر خراب کننده ی نفوذی در دانشگاه ها مثل سامان و اساتید،
و عدم پرداخت درست به فرهنگ غنی اسلامی،
کم کاری مسئولین تبلیغی مذهبی و …
دارد.

فقط یک تاسف ته دل می ماند:
ای کاش همان قدر که روبیک ارمنی گشت و گشت تا «حق» و «راست و درست» را پیدا کرد و «مسعود» نام گرفت، جوان های خودمان شبهات را برای اندک مدتی در دفترچه ای پنهان می کردند و می گشتند و می گشتند تا رسیدن به جواب صحیح.
حداقل برای فهم و عقل و زندگی خودشان
که قرار است مدت معلومی (تا مرگ) با آن باشند، به درستی راه را طی کنند.

در پایان باید گفت:
این کتاب ارزش دو، سه بارخواندن را دارد…

 

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۵۷
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۳۹ ق.ظ

خواب باران

 

کتاب خواب باران : باران زندگی را زلال می کند...هرقدر که گل آلود و کدر شده باشد...

کتاب خواب باران نویسنده: وجیهه سامانی انتشارات: کتابستان

کتاب خواب باران : باران زندگی را زلال می کند…هرقدر که گل آلود و کدر شده باشد…

کتاب خواب باران
نویسنده: وجیهه سامانی
انتشارات: کتابستان

معرفی:

باران خواب ندارد! این آدم ها هستند که خودشان را به خواب می زنند اما باران که خیسشان کند شاید بیدار شوند. مخصوصاً دختر داستان ما که باران زندگیش را جاری کرد. باران محبت

بریده کتاب:

پاک بودن توی محیط امن و سالم، هنر نیست.هنر اینه که آدم تو دل نا پاکی ها، شرافت خودشو حفظ کنه..ص۱۳۶

«باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد»
«گاهی بهشت در دل آتش میسر است»

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۳۹
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ

رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رنج مقدس
نرجس شکوریان فرد

عهدمانا


اگر از خواندن رمان­های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال­های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های  عاشقانه ، ایستادن پای محبت­های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می­کند.




برش از کتاب

حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم
فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم
که راه را نشانم بدهد.
دست گیری کند به وقته لغزیدن
پاک کند هنگام آلوده شدن...

 

عاشقانه ای عاقلانه,رمان عاشقانه

 

پوستر کتاب " رنج مقدس" را از اینجا دانلود کنید

5 دقیقه با رمان رنج مقدس را از اینجا بخوانید.

بنر رنج مقدس را از اینجا دانلود کنید.

 

نقد رمان رنج مقدس: رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

 

نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد
رنج مقدس یک رمان نیست، یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

لیلا شخصیت اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌ های ما خالی بوده است.

و اگر جامع‌ تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده ، نمادی از زن نادان، فریبنده و بی‌هویت بوده است. اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌ الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
 لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر…
خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما یک رنج مقدس .

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۰۸
نمکتاب ...