نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر عهد مانا» ثبت شده است

پنجشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۸:۳۵ ق.ظ

سو من سه

سو.من.سه: آدم های متفاوت خواندنی هستند.بخوانید و متفاوت زندگی کنید.

بچه ها سناریو می­نوشتند؛
ـ مهدوی همچون موسی کلیم است که در میان قومش متحیر مانده است. حال که از آسمان برآنان مائده­ای چون غذای بهشتی فرود می­آید غر می­زنند که ما را مائده­ای زمینی ده!
بعد هم بچه ­ها هرچه دست­شان بود را بالا می­گرفتند که «از اینا از اینا» و می­خوردند.
«عیسی از قومش پرسید اگر من برای شمایان معجزه الهی بیاورم شما آدم می­شوید؟ همگان تایید کردند وتصدیق. چون غذا از آسمان فرودآمد. هیچی دیگه نشد که پا حرفشون بایستند.»
جواد تا قبل از این اتفاق­ها همیشه با این مدل سناریو­های مسخره بچه­ ها همراهی می­کرد. یک­بار حتی گفت:
ـ خدائیش این همه کله ­گنده، این همه معجزه دیدند، بازم حرف خدا رو گوش نمی­دن، اونوقت به مای جوون می­گن: خفه شو گوش کن.

 

دانلود از آپارات نمکتاب

 

سو.من.سه: آدم های متفاوت خواندنی هستند.بخوانید و متفاوت زندگی کنید.

سو.من.سه : نرجس شکوریان فرد

بریده کتاب(۱):

من، همه نگاه­های جواد را می­خواندم. چشمانش یک معرفت خاصی داشت که هیچ­کس نداشت. کافی بود یک­بار از یکی مرام ببیند، بعد اگر هزاربار هم نامردی می­دید تا برایش مرام وسط نمی­ گذاشت نامردی­هایش را تحمل می­کرد. بعد که باهم مساوی می­شدند کلا قید طرف را می­زد. یک­ طور لوطی دلبر بود.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۷ ، ۰۸:۳۵
نمکتاب ...
سه شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

چهل هفته انتظار

چهل هفته انتظار: روایتگر انتظاری زیبا برای هدیه ای از طرف خدا

چهل هفته انتظار: روایتگر انتظاری زیبا برای هدیه ای از طرف خدا

چهل هفته انتظار: نرجس خاتون آیتی

بریده کتاب(۱):

نازنینم امروز روز بیستم زندگی جنینی تو است، مادرت تمام دیشب و امروز را با هیجان خاصی به تو فکر می کند. وقتی پدرت را دیدم با اشتیاقی عجیب گفتم از امروز قلبش می تپد، آری امروز بیستمین روز جنینی است که آغاز تپش قلب هر انسانی است. بگو ببینم تو با این قلب  چه خواهی کرد؟ با قلب پاکت چه کسی را دوست خواهی داشت؟

بریده کتاب(۲):

امروز از کوه برمی گشتیم تصادف کردیم، هیچ کدام آسیب جدی ندیده ایم، ولی من خیلی نگران توام. مادرت می‌داند گرچه لطیفی ولی مقاوم تر از آنی که نتوانی. عزیزم نشکن که راه تو طولانی ست، راهی پر از فراز و نشیب، پر از پستی و بلندی، پر از شکست و پیروزی، راهی به درازای دنیا تا خدا، از فرش تا عرش از خاک تا افلاک. تو باید بمانی تا معنای روییدن را حس کنی، که معنای وسیع شدن را بفهمی.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۳۷ ب.ظ

مادر

 

#مادر
#جوان_اهل_بیت
#نشر:عهدمانا
#نویسنده:نرجس_شکوریان



 

 

دانلود از آپارات نمکتاب

 

راست و درست زندگی کردن
قاعده‌های خوش‌بختی را در زندگی کسی دیدن
چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی با یک عزیز بی‌همتا گذراندن،
در خانه‌ی او تکیه به دیوارش دادن و چشم دنبالش داشتن،
فکر و ذهن را میزبان صحبت‌هایش کردن،
دل را در کنارش بزرگ کردن ... تا بی‌نهایت...
یک آرزوست...
این کتاب لذت این آرزو را اندکی به جان می‌نشاند... اندازه‌ی قطره‌ای...
مهمان خانه‌ی مادر عالم شدن خوش‌آمد دارد...
خوش آمدید...
فیض نخست و خاتمه
نور جمال فاطمه...

 

 

 

 

عکس نوشته هایی هنرمندانه که یاد آور مادر است…

 

عکس نوشته هایی هنرمندانه از کتاب مادر

زندگی ات را به چه کسی هدیه می کنی؟
زندگی می کنی که چه کسی را خوشحال کنی؟
بعدش تمام زندگی ات را تقدیم چه کسی می کنی؟
بندگی خدا نکنی شرمنده می شوی...
بندگی خدا شرمندگی ندارد.
بندگی نفس و دنیا سرافکندگی می آورد.
بی قدر و قیمت می شوی اگر شیفته اسباب و وسایل بشوی .
باید تدبیر کنی، تلاش کنی و توکل
تا خدا توجه کند به سمت تو
و اگر باید و شایسته باشد، دنیا را خودش در اختیارت می گذارد تا با آن کارهای بزرک کنی.
خدا محبت را آفرید تا...
خلقت محبت را اگر دریابی…
از لحظه احظه بودنت در دنیا،
آن هم کنار خدا،
زیر نگاه نزدیک خدا،
پر فایده می شوی…
عصر جمعه دلگیر است یا طلایی؟
می گویند عصر جمعه دل گیر است.
اما
عصر جمعه یک فرصت طلایی است.
خدا زمان گذاشته که تو بیایی…
بخواهی…
مستجاب کند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد…
اللهم عجل لولیک الفرج…
فقط همین!
نتیجه خوب گرفتن چگونه است؟
اگر دنبال نتیجه خوب هستید،
باید قدم در مسیر خوب بگذارید.

 

معنی فاطمه
جبرئیل گفت: نامش در زمین «فاطمه» است
در آسمان اما« منصوره»…
او در آسمان دوست دارانش را یاری می کند.
و روی زمین «فاطمه» است، چون شیعیان خود را از آتش جدا می کند.
امید داشتن و حرکت
باید جریان داشته باشی،
اگر راکد بمانی بوی تعفن می گیری.

 

مادر : بیایید چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی، با یک عزیز بی‌همتا بگذرانیم.

مادر : بیایید چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی، با یک عزیز بی‌همتا بگذرانیم.

 

بریده ای از کتاب(۱):
قبول کنید که سخت است خیلی چیزهایی را که درونت عوض شده ندیده بگیری و نشنیده‌‌ها را باور کنی. البته امید دارم بشود لذت زندگی را که برایم از بین رفته در همین‌جا پیدا کنم.

 


بریده ای از کتاب(۲):
یک خانه‌‌ کاهگلی بود از این قدیمی‌‌ها که وقتی واردش می‌‌ شوی از در و دیوارش انرژی‌‌های مثبت می‌‌خورد به سر و صورتت. به‌ قول دوستی، خانه روشن است انگار… اول حیاط بود، بعد هم اتاق‌‌ ها.
وسایل خانه خیلی کم و معمولی بود. اما یک چیزهای نابی از اهل خانه تعریف کرده بودند که حسّت حسرت این را می‌‌خورد؛ کاش حداقل یک‌ ساعتی می‌‌توانستم در فضای این خانه و اهل و عیالش مهمان باشم یا حداقل بشود یکی‌ دو ساعتی ماند و به دیوارهایش تکیه زد…

می‌‌دانی چه حالی می‌‌شوی وقتی در فضای پر تنشی که مثل تار عنکبوت دورت تنیده شده و داری میانش دست‌ و پا می‌‌زنی یکی بیاید برایت از آرامشی تعریف کند که رؤیایی است… خُب هوش‌ و حواست را می‌‌برد.


بریده ای از کتاب(۳):
البته من بگویم که اعتقادم این است: روحِ آرامش را هم، آدم‌‌ ها به اجسام می‌‌ دهند، وگرنه که شیء، شیء است. حتماً ساکنان این خانه یک هوایی داشتند مثل حال‌ وهوای اول صبح که آسمان شعف حضور طلایی خورشید را دارد.
داستان کتاب، همین حال و هوا را دارد… لذتش را می‌‌شود بعدها با چشمان بسته هم در ذهن زمزمه کرد…

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۳۷
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

اپلای

اپلای: رمانی جذاب درباره یک دانشجو و نخبه ایرانی که دانشگاه‌های اروپایی او را دعوت به همکاری می‌ کنند.

اپلای: رمانی جذاب درباره یک دانشجو و نخبه ایرانی که دانشگاه‌های اروپایی او را دعوت به همکاری می‌ کنند.

اپلای ، نویسنده نرجس شکوریان فرد

 

 


خلاصه:

این داستان، به مشکلات تحصیل در کشور و انگیزه‌های مهاجرات دانشجویان از ایران پرداخته است. نویسنده تلاش کرده است با به تصویر کشیدن توان‌ مندی‌های جامعه ایرانی برای کار و پیشرفت و نیز جاذبه‌های غرب برای تحصیل و کار، علت ماندن یا رفتن دانشجویان را توجیه کند.
میثم، شخصیت اول داستان، دانشجوی نخبه ایرانی است که از طرف دانشگاه‌های اروپایی دعوت به همکاری می‌شود. این در حالی‌ست که میثم در فرصت مطالعاتی توانمندی‌ها و امکانات اتریش را لمس کرده‌است، در این میان میثم درگیر ابراز علاقه‌های افراطی یکی از هم‌ دانشگاهی‌ هایش به‌ نام سوسن می‌شود. چیزی که درگیرش کرده است و در نهایت…
شکوریان فرد پیش از این با رمان «رنج مقدس»، توانسته بود در فهرست پرفروش‌ترین آثار داستانی دهه ۹۰ قرار بگیرد.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

از او (مادر شمشادها- شهید موحدی)

مادر شمشادها: کوتاه اما جذاب، پرکشش و پرمحتوا برای آشنایی با شهید موحدی

مادر شمشادها: کوتاه اما جذاب، پرکشش و پرمحتوا برای آشنایی با شهید موحدی

مادر شمشادها ، نویسنده: نرجس شکوریان فرد ، انتشارات عهد مانا

بریده ای از کتاب:
آبگوشت را دوست دارم.قوت جان محمد علی شد در آن روز ترس. با دست های لرزان برایش بردم با دست های لرزان خورد.
آبگوشت بار می گذارم ،می پزد. دوست دارم خالی بخورم. سر می کشم. قوت جانم می شود در نبود محمد علی. می خندم، آبگوشت که قوت جان نمی شود. قوت جسم است. قوت جان و روح محمد علی بود.
نذرهای دلم بود و دعاهای جامعه و عاشورا. نمازهایی که برای سلامتی امام زمان (عج) می خواند.
قوت من هم ثابت قدم بودن تو، مقاومتت زیر شکنجه ها. یادت هست آمدیم اوین دیدنت؟ گفتم مادر حیف تو به این خوبی بشی آقا منشی، بمان تا در آینده دکتر و مهندسی …
تو هم گفتی: دکتر و مهندس که ایمانش قوی نباشد، که خدایش را نشناسد و خودخواه باشد فقط یک اسم است و یک سواد سیاه، مادر! هیچ درسی بهتر از قرآن نیست. من الان توی زندان چند جز قرآن با ترجمه حفظ کرده ام. ایت الله ربانی برایم تفسیرش را هم گفته اند. من دوست دارم انسان باشم. این تمام آرزوی من است تا وقتی بمیرم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۱۲ ب.ظ

فرمانروای مه

دکان باز کرده بود
"هر کس هر چه من بگویم انجام دهد، به هر چه دلش بخواهد می رسد، هر کاری دلش بخواهد می تواند انجام بدهد و کم کم هر جایی که بخواهد می تواند برود."
مرد و زن، جوان و کودک مریدش شده بودند و دستوراتش را انجام می دادند و البته نتایجی هم گرفته بودند...

 

برشی از کتاب(۱):

. راستی سودابه تنها اومدی؟
- نه محمود منو آورد.
- فقط یه سوال! اون خانمی که صورتشو انگار با گچ سفید سفید کرده بودن چی؟ اون چیکار کرده؟
- سودابه می خندد و می گوید: اون به خاطر کینه ای که با افراد گروه داره، به این صورت در اومده، خیلی کینه اییه.هیچ کس از موضوع چشم بصیرتت نباید خبردار بشه، یادت باشه. ص۳۶۶

 

برشی از کتاب(۲):

فرشته به من اشاره می کند که به اتاق بچه ها بروم. دنبالش می روم. می گویم: چیزی شده؟
- نمی خواستم مامانم و زن دایی چیزی بفهمن. امروز سودابه به من زنگ زد.
- پس چرا به من چیزی نگفت؟
- بعد از اینکه با تو صحبت کرد،به من زنگ زد.گفت: امروز حضرت زهرا تو جسمش حلول کرده،انگار به تو هم گفته.
- با تعجب می گویم:چی!مطمئنی گفت حضرت زهرا؟
- آره چند مرتبه هم گفت.
- ولی به من گفت: یه فرشته تو جسمش حلول کرده، بدجوری قاطی کرده.این قدر این روزا دروغ می گه که خودش یادش می ره به کی چی گفته.
- چطور به خودش اجازه می ده این حرفا رو بزنه؟
- باید باهاش چیکار کنیم؟
- کاش می دونستم
- راستش دیگه نمی تونم درست قبولش کنم. اصلا حالا بیشتر ردش می کنم تا قبول ص۶۷۰

 

 

رمان جذاب,رمان متفاوت,رمانی درباره فرقه ها'فرقه شناسی'رمان فرمانروای مه'

فرمانروای مه ، نویسنده : مهدیه­ ارطائفه

فضای مه ،گرفته اگرچه ظاهرا لطیف است

اما ماندن در آن وحشتناک و وهم ­آور است؛

فضایی است که قدرت دید انسان را کور می ­کند.

و تو مست طراوت آن از پس و پیش و بالا و پائینت بی­ خبر می­ مانی.

و نه می­ بینی و نه کسی می ­تواند تو را دریابد.

خلاصه کتاب فرمانروای مه :

داستان زنی است که ادعای ارتباط با عالم غیب دارد.

مردم را (چه متدین و چه بی ­دین) دور خودش جمع می­ کند با اطلاعات و اذکار و اورادی که می­ دهد،

خبرهایی که از چند و چون زندگی افراد می­ رساند و حالات و اداهایی که در می ­آورد.

در رمان فرمانروای مه ، افرادی که در پی دریافت بیشتری از دین هستند و یا دنبال راه حلی برای راحتی ارتباط با مفاهیم دینی و یا …

دور او جمع می­ شوند و او با اذکاری که می ­دهد

و آن­ها مقید به انجامش هستند کاری می ­کند که گاهی نوری، خوابی، صدایی می­ شنوند و …

جالب این­جاست که اطرافیان نقص ­ها و بدی­ های زیادی هم در او می­ بینند اما چشم­ پوشی می­ کنند،

تا جایی که خودشان، همسر و فرزندان و زندگی­شان دچار خسارت­ های زیادی می ­شود اما باز هم بیدار نمی­ شوند.

با توجه به وضعیت موجود جامعه، هر جن و انسی، فرقه و گروه و تشکیلات و ادعا راه انداخته است

و مردم ما متأسفانه به دلیل عدم شناخت درست و ساده ­لوحی و دوری از مفاهیم اسلامی و همراهی با مفاهیم غربی بسیار زیبا، فریب می­ خورند و با ضررهای سنگینی هم مواجه می­ شوند،

خواندن این رمان توصیه می ­شود. کتاب فرمانروای مه ، رمانی است از زندگی چند خانواده اسیر در فرقه …

پیام اصلی :

گام های شیطان در منحرف کردن مسیر هر قشر

پیام فرعی:

_ اگر مسیر حق را نشناسی قطعا در مسیر باطل قرار می گیری و شکار می شوی.

_ مسیر انحراف را دشمن از زنان شروع می کند چون لطیف تر هستند و در صورت عدم کنترل این احساس و لطافت، شیطان بر او سوار می شود.
_ مسیر روشن است همان طور که آفتاب می تابد ولی آنهایی که خودشان را به خواب می زنند شیطان برایشان ورودی پیدا می کند.
_ انسان باید دنبال مسیر متقن و اصل باشد.
_ کسانی که دیگران را به غیر اهل بیت دعوت می کنند را باید تکفیر کرد.
_ اعمال و اذکار باید به نیت تطهیر نفس باشد نه دیدن نور و غیره .
_ باید بندگی کرد اگر اصلاح باشد که امام زمان (عج) را ببینی، می بینی.

نقاط ضعف و قوت کتاب فرمانروای مه:

  • قلمی قوی ندارد و زواید زیاد دارد. تکراری بحث می کند.
  • لقمه حلال و دنبال حق بودن واقعی باعث روشن شدن راه می شود.
  • با طولانی بودن متن کتاب نویسنده می خواهد بگوید گام های شیطان آهسته و پیوسته است شیطان خسته نمی شود و برای انحراف ما گام های مداوم برمی دارد، بی حساب وارد نمی شود و برای هرکسی خاص خودش برنامه دارد.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۲۰:۱۲
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۲۳ ب.ظ

ناقوس ها به صدا در می آیند

 

رمانی پلیسی ، در مورد دلدادگی یک کشیش مسیحی :ناقوس ها به صدا در می آیند.

رمانی پلیسی ، در مورد دلدادگی یک کشیش مسیحی :ناقوس ها به صدا در می آیند.



ناقوس ها به صدا در می آیند
📚💐📚💐📚💐📚💐📚💐
#ابراهیم_حسن_بیگی

بعضی ها گنج دارند و باز هم در فقر و نداری زندگی می کنند.آن وقت کسان دیگری از این گنج بهره می برند. این کتاب نقشه آن گنج است.در بهره بردن از این گنج تردید نکن.

 

 

دانلود



ابراهیم حسن بیگی نویسنده ی توانمند و دست به قلمی است که داستان کتابش نه تنها خواننده را خسته نمی کند بلکه به راحتی، با بازی با کلمات، روح و روان خواننده را نیز به تسخیر در می آورد.
 داستان ناقوس ها به صدا در می آیند  داستانی جذاب در ارتباط با قدیسی بی نظیرِ جهان؛ حضرت علی علیه السلام است که:

 

کتاب بررسی ابعاد وجودی، سیاسی، معنوی شخصیت ایشان از منظر مخالفان و معاندانی چون عمرو عاص را به تحریر درآورده است.
یکی از نقاط قوت این داستان بیان از زبان یک کشیش مسیحی است
 و همه ی این ها حاصل هنر غیر قابل انکار ابراهیم حسن بیگی است.
حمایت انتشارات عهد مانا نیز در موفقیت این کتاب نقش موثری داشته است.
خواندن این کتاب 
چکیده ای کامل و بی نقص از سخنان ایشان را آسان می کند و فعل و انفعالات جهان و افکار روزمره جدا می سازد و حداقل اثرش، تشویق مخاطبان به خواندن #نهج_البلاغه است.
 

برای دانلود با کیفیت کتاب " ناقوس ها به صدا در می آیند" روی عکس کلیک کنید.

 


سیر داستان
 داستان دلدادگی یک کشیش مسیحی است که در مسکو زندگی می‌کند. او کتاب‌ها و آثار خطی و قدیمی بسیاری دارد و به این کار عشق می‌ورزد. وقتی یک نسخه قدیمی از مردی تاجیک به دست او می‌رسد، علاقه‌مند می‌شود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک کشته می‌شود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری می‌گذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی (ع) منتهی می‌شود. کشیش به خاطر حفظ جان خود مجبور به ترک مسکو می‌شود و به بیروت می‌رود. او کودکی‌ها و بخشی از عمرش را در این شهر گذرانده و پسر، عروس و نوه‌اش در آنجا زندگی می‌کنند. علاوه بر این، او در پایتخت لبنان، دوستان و محققان فراوانی از جمله «جرج جرداق» نویسنده کتاب «الامام علی صوت‌العداله‌الانسانیه» را دارد که می‌توانند در کشف شخصیت امام علی (ع) به او کمک شایانی کنند. این کشیش روسی با مطالعه آثار فراوانی از نویسندگان مسیحی و اهل تسنن، امیر مؤمنان را به نیکی می‌شناسد و از موعظه‌ها و پندهای آن امام در سخنرانی‌های خود استفاده می‌کند. او همچنین، سخنان شیوای حضرت علی (ع) را سرلوحه زندگی خود قرار می‌دهد و توصیه‌هایی در باب مرگ و جهان پسین به فرزندش دارد. داستان با دستگیری جنایتکارانی که به خاطر به دست آوردن نسخه خطی، هم دست به قتل مرد تاجیک زده و هم از کلیسا و منزل کشیش سرقت کرده‌اند، خاتمه می‌یابد و کشیش که آرامش از دست رفته را بازیافته است، همراه با همسرش به مسکو برمی‌گردد؛ گویی که او تعالیم علی (ع) را به عنوان بهترین و ارزشمندترین سوغات بیروت به خانه برده است؛ چرا که چمدان حاوی کتاب‌ قدیمی و سایر آثار خریداری شده از سوی کشیش در فرودگاه جابه‌جا شده و او با چمدان دیگری به خانه رفته است.


برشی از کتاب: ✂️

 

جرج گفت: کلام همه پیامبران و عدالت خواهان جهان ،شبیه کلام علی ست.برای همین من اسم کتابم را گذاشتم علی صدای عدالت انسان .
کشیش گفت: برای همین امروز پیش تو هستم تا درباره ی علی بیشتر بدانم .
جرج گفت: برای شناخت علی باید به وجدان خودت رجوع کنی پدر و تعصب مسیحیت را از خودت دور کنی و علی را با هیچکس قیاس نکنی جز خودش‌...

 
۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۳
نمکتاب ...
جمعه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۰ ب.ظ

مسلخ عشق

مسلخ عشق :  بهائیت، واژه ای که قطعاً به گوش هر انسانی خورده است...

مسلخ عشق : بهائیت، واژه ای که قطعاً به گوش هر انسانی خورده است…

 

مسلخ عشق : مهناز رئوفی, نشر عهد مانا

 

ژالکین در آن نیم ساعت تمام شگردهایش را برای دلبری تمرین کرده بود .
پیراهن قرمز تمام کلوش وکوتاهی پوشیده وموهایش رامدل فرحی جمع کرده بود ،
آرایش ملایمی داشت وباکفش های پاشنه بلندش کشیده تر وبلند تر از همیشه نشان می داد.


برشی از کتاب:
گفتم که بهایی هستم وکمی از اعتقاداتم برایش گفتم. با صدای کلفت و لات منش خود گفت: بگو ببینم محرم و صفر عزاداری می کنییا نه ؟ گفتم اول ودوم محرم روزهای مبارکی هستند چون در اول محرم باب متولد شده و در دوم محرم بهاد. این دو روز را جشن می گیریم . برای امام حسین هم عزایی به پا می کنیم چون معتقدیم که زمان دین اسلام به پایان آمده ودیانت جدیدی استوار شده . یکدفعه مثل فنر پرید یعنی شما اول و دوم محرم جشن می گیرید ؟ مرد چنان عصبانی شد که گفتم الان با یک ضربه ی مشتش جان به جان آفرین تسلیم می کنم.اما او با عصبانیت گفت اگر زن نبودی می دانستم چطور دهانت را مهر وموم کنم حیف که زن هستی. یک امام حسین هست وملیون ها نوکر. حماسه او هرگز کهنه نمی شود وهرگز منسوخ نمی شود.  صفحه176

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

از او - ناخدا رحمت (کتاب پدر شهید جواد شکوریان فرد)

 

از او(جلد۱: ناخدا رحمت): این کتاب را بخوان تا بتوانی پر انرژی و پر قدرت برای امامت بدوی و کار کنی.



یکی از دوستام که این کتاب رو خونده می گفت:
" این کتاب رو گذاشتم جلوم که هفته ای یه بار بخونمش، انگیزه کار کردن پیدا کنم."
اگر می بینی زورت میاد از جات پاشی و حرکت کنی، اگه بی حوصله ای، اگه ...
 این کتاب رو از دست نده!
یا
حاجی همه چیزش را وقف جبهه کرده بود. اموال، بچه ها، وقت، نیرو و ...
یک کتاب با طرح جدید و با فضایی خاص...

 

موضوع کتاب: زندگی نامه (رحمت ا… شکوریان فرد) شامل سه دوره پهلوی، پیروزی انقلاب و دفاع مقدس (۱۳۰۰-۱۳۸۸) میباشد که به روایت­گری و نویسندگی دختر او به نگارش درآمده.

روایت پسری از لارستان شیراز که در دوران کودکی به شکل غریبانه یتیم میشود و پس از پدر سرپرستی خانواده را خود به عهده میگیرد.

پس از گذران دوران کودکی حرفه­ی پدرش را در پیش گرفت. تا این­که به تاجری کم­نظیر تبدیل شد.

وی خانواده خود را در قم سکونت داد. و­ به همراه فرزندانش در جبهه های جنگ حاضر شد. تااینکه ناخدا رحمت به آرزویش رسید و خدای متعال فرزندش محمدجواد را از وی پذیرفت. از او مجموعه چهار جلدی است که به همت خانم شکوریان فرد جمع آوری شده است (کتاب اول: قصه شال، کتاب دوم: مادرشمشادها، کتاب سوم: ناخدارحمت، کتاب چهارم: هنوزسالم است).

از نمونه کتابهایی که توسط این نویسنده به نگارش درآمده میتوان به کتابهای پدر، مادر، رنج مقدس، ازکدام سو، هوای من، سومن سه، زنان عنکبوتی، حاج قاسم و… نام برد




برشی از کتاب:
چند ماه بود که لثه ها و فکش به شدت درد می کرد. توی تهران، دکتر پس از دیدن عکس ها و جواب آزمایش گفت: ایشان سرطان لثه دارند. بروید، دو هفته ی دیگر برای عمل بیایید.
باید فک پایین را بر می داشتند. عمل سنگین و پر خرجی بود. در مسیر بازگشت، حاجی به پسرش گفت: اگر خدا بخواهد و مریضی ، خودش برطرف شود، با پول عمل برای سید فقیری خانه می سازم.
دو هفته بعد که رفتند، دکتر اثری از بیماری ندید. با تعجب گفت: برو! دیگر هم نیاز نیست پیش من بیایی.

 

خلاصه:

ناخدا رحمت تاجری خوش نام دربین همتا های ایرانی و کویتی است. جریاناتی پیش می­اید که او را از ایران بیرون می­برد و …. .کار­ها و اتفاقات زندگیش خواندنی است.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۳ فروردين ۱۳۹۷، ۰۳:۰۲ ب.ظ

سایه شوم

 

سایه شوم

سایه شوم


درباره کتاب:
شاید اکثر افراد نسبت به فرقه‌ی بهائیت هیچ اطلاعی ندارند و تمایلی هم به خواندن در مورد این فرقه اخود نشان ندهند اما، مطالعه‌ی این کتاب می‌تواند حس جدیدی ایجاد کند و زوایای جالب و عجیب زیادی از نوع روابط و تفکر آن‌ها را نشان دهد هک دانستن آن بسیار جذاب است.

خلاصه کتاب :
داستان در مورد دختری است به نام «رها» از یک خانواده بهایی، پسری در همسایگی این خانواده که مسلمان بودند زندیگی می‌کردند به نام «پرویز». پرویز و رها عاشق هم می‌شوند، پرویز بر اعتقادات رها مؤثر واقع می‌شود اما به دلیل اختلاف مذهب روابطشان منجر به ازدواج نمی‌شود. مدت‌ها بعد رها با پسر دیگری که بهائی بود ازدواج می‌کند که راضی از این ازدواج نبوده اما همین ازدواج مسیر زندگی هردوشان را به کلی تغییر می‌دهد.

عکس نوشته های کتاب سایه شوم

عکس نوشته سایه شوم

عکس نوشته های کتاب سایه شوم

عکس نوشته های کتاب سایه شوم نوشته ی مهناز رئوفی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۰۲
نمکتاب ...